مقدمه ای بر مدیریت ایمنی فرایند  CCPS بخش دوم

در بخش اول مقدمات سیستم مدیریت ایمنی فرایند(PSM) مرکز ایمنی فرایندهای شیمیایی آمریکا (CCPS) به همراه 2 پیلار اول، تعهد به ایمنی فرایند و پیلار دوم،  فهم مخاطرات و ریسک ها تبیین گردید. در ادامه به بررسی عناصر 2 پیلار باقیمانده می پردازیم.

مجددا تاکید می شود که هر کدام از پیلارها و عناصر درون آن بایستی با تدوین دستورالعمل ها و روش های اجرایی عملیاتی به دقت اجرایی و پیگیری گردد و با تعیین شاخص های کلیدی عملکرد مناسب(KPI) این موارد را پایش و ارزیابی نمود.

نکته بسیار مهم دیگر در سیستم مدیریت ایمنی فرایند، وجود رابطه تعاملی بسیار قوی بین تمامی پیلارها و المان ها می باشد.  به عبارت دیگر، کلیه عناصر این سیستم بر هم موثر یا از یکدیگر تاثیر می پذیرد. از این رو یک عنصر ممکن است در چندین المان دیگر و در مواردی در کل سیستم تاثیرگذار باشد و به عنوان ورودی وارد شود. شاید از بند HIRA ( شناسایی مخاطرات و تحلیل ریسک ها) بشود به عنوان ملموس ترین مثال در این خصوص نام برد که در تمامی المان های دیگر تاثیر دارد.

پیلار سوم: مدیریت ریسک

در پیلار دوم که به بحث فهم مخاطرات و ریسک ها(understanding Hazards and Risks) اختصاص داشت 2 عنصر مدیریت دانش فرایند(Process Knowledge Management) و شناسایی خطر و تحلیل ریسک (Hazard Identification and Risk Analysis- HIRA)) وجود داشت که بارها اهمیت آن به عنوان قلب سیستم مدیریت ایمنی فرایند اعلام شد. متعاقب این 2 عنصر نیاز به اعمال اقدامات عملیاتی به منظور کنترل و مدیریت ریسک ها و مخاطرات شناسایی شده در مرحله قبل وجود دارد. از این رو در پیلار سوم موضوع مدیریت ریسک(Managing Risk) مشتمل بر 9 المان زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت.

  1. دستورالعمل های عملیاتی ایمنی فرایند ( Operating Procedure)

این عنصر، به عنوان اولین المان مدیریت ریسک مطرح می شود و در محیط های عملیاتی خصوصا در حوزه نفت و گاز با عنوان Standard Operating Procedure(S.O.P) نیز شناخته می شود. SOP ها دستوالعمل های مکتوبی هستند که برای کنترل فعالیت های تکراری و روتین تدوین می شوند. از این رو پیش نیاز اساسی این عنصر شناسایی فعالیت های روتین مطابق با شرح شغل ها، شناسایی مخاطرات مربوز به فعالیت ها و تدوین SOP مناسب می باشد.

 آنچه در مدل  مدیریت ایمنی فرایند CCPS در این خصوص تاکید شده است این است که روش های اجرایی عملیاتی رویه هایی نوشته شده هستند که در 2 فرمت هارد کپی و الکترونیکی نگه داشته می شوند و روش های مورد تایید عملیات را شامل می شوند.

از این رو تمامی فعالیت های روتین باید شناسایی شوند که در این مورد بند HIRA می تواند به عنوان ورودی عمل نماید و در مرحله بعد اقدام به تدوین SOP نمود.

این عنصر نیز نیازمند توجه ویژه از طریق تعریف KPI مناسب جهت پایش و ارزیابی مستمر می باشد که باید در سازمان در دستور کار واقع شود.

  1. رویه های ایمن کار(Safe Work Practice(SWP)):

این عنصر که دومین عنصر از پیلار مدیریت ریسک و نهمین عنصر از عناصر 20 گانه مدل می باشد را می توان مکمل عنصر قبل (SOP )  دانست. در عنصر قبل فعالیت های تکراری و روتین مورد توجه بودند و در این عنصر، فعالیت های غیر روتین(Non- routine)  مورد تاکید قرار می گیرد.  نکته بسیار مهم در این خصوص این است که SWP ها برای هر فعالیت مختص همان فعالیت است و ریسک های مختص آن عملیات را شامل می شود. از این رو:

  • SWP ها برخلاف SOP ها ایستا نیستند و خاصیتی کاملا پویا دارند و از فعالیتی به فعالیت دیگر تغییر می کنند.
  • قعالیت های مشمول SWP عمدتا فعالیت های با ریسک بالا هستند.
  • برای فعالیت های مشمول SWP سیستم مجوز کار (PERMIT) در نظر گرفته می شوند.

در خصوص فرایند اجرای ایم عنصر بایستی مانند سایر عناصر:

  1. دستورالعمل مدون اجرایی تعریف نمود.
  2. با تعیین شاخص های کلیدی عملکرد مناسب همواره از مسیر اجرایی اطمینان حاصل کرد.

 

  1. یکپارچگی مکانیکی و قابلیت اطمینان (Asset Integrity and Reliability):

این عنصر، عنصر دهم از المان های 20 گانه مدل CCPS و عنصر سوم از پیلار مدیریت ریسک است که اطمینان از سلامت مکانیکی تجهیزات و دستگاهها را به عنوان نیاز اساسی ایمنی فرایند مطرح نموده است. از این رو مفاهیمی مانند خوردگی، فرسایش، استهلاک تجهیزات و... که عمدتا در حوزه بازرسی فنی و تعمیرات قرار دارد با مقوله ایمنی فرایند یکپارچه می شود و این موارد باید با انجام بازرسی های پیشگیرانه ( Preventive Inspections) در طول چرخه عمر سازمان به دقت بررسی و اصلاحات لازم انجام شود.

آنچه هدف کلیدی  این بند در ایمنی فرایند است شامل پیشگیری از رها شدن فاجعه آمیز ( Catastrophic) مواد شیمیایی و یا انرژی و نیز اطمینان از سطح بالای دسترسی (Availability) سیستم های ایمنی و Utility می باشد که در این خصوص باید ضمن شناسایی تجهیزات کلیدی(Critical Equipment) با الویت بیشتری نسبت بازسی های فنی اقدام نمود.

شناسایی تجهیزات کلیدی را می توان در مرحله HIRA انجام داد و الویت آنها را نیز در مدیریت ریسک ها مشخص نمود. تدوین دستورالعمل های عملیاتی مناسب با این عنصر و تعیین KPI مناسب از نیازمندیهای جاری سازی مطلوب این المان می باشد.

  1. مدیریت ایمنی پیمانکاران (Contractor Management):

مسئولیت سازمان در حوزه ایمنی محدود به خود سازمان نمی شود بلکه تمامی کارکنان اعم از شرکتی و پیمانکاران را در بر می گیرد از این رو عنصر یازدهم از عناصر 20 گانه و عنصر چهارم از پیلار سوم به مدیریت پیمانکاران اختصاص یافته است. این موضوع از این منظر دارای اهمیت حیاتی است که سهم بسیار بالایی از حوادث محیط کار در حوزه پیمانکاران زیرمجموعه قرار می گیرد.

" جاری سازی رویه هایی به منظور اطمینان از اینکه پرسنل پیمانکار توانایی اجرای ایمن کارشان را دارند و خدمات موضوع قرارداد ریسک های محیط کار را اضافه نمیکنند یا افزایش نمی دهندیکی از عناصر نه گانه پیلار مدیریت ریسک RBPS می باشد".

از نظر CCPS مدیریت پیمانماران محدود به زمان اجرای فعالیت نیست و شش مرحله را شامل می شود:

  1. انتخاب قبل از مناقصه
  2. آماده سازی مفاد قرارداد
  3. تفویض پیمان به پیمانکار
  4. آشناسازی و آموزش مقدماتی ایمنی
  5. مدیریت فعالیت پیمانکار
  6. ارزیابی بعد از اتمام قرارداد

برای هر کدام از این مراحل شش گانه و نیز  خدمات موضوع قرارداد به عنوان یکی از مراحل شش گانه مدیریت پیمانکار بایستی روش اجرایی مشخص تدوین نمود و KPI مناسب جهت پایش عملکرد تعیین و اجرایی کرد.

  1. آموزش و تضمین عملکرد(Training and Performance Assurance):

این بند ارتباط بسیار نزدیکی با عنصر سوم از پیلار اول، صلاحیت ایمنی فرایند، دارد. آموزش مورد تاکید در این المان، موارد آموزشی است که منجر به افزایش دانش و آگاهی پرسنل در زمینه تحقق اهداف RBPSM می شود.

  • تدوین ماتریس آموزشی مبتنی بر نیازسنجی واقعی از الزامات این بند می باشد.
  • این بند با اکثر بندهای مدل ارتباط تنگاتنگی دارد. به عنوان مثال جاری سازی SOP ها و  SWP ها نیازمند فرایند موثر آموزشی است.
  • بایستی اطمینان حاصل نمود " که اپراتورهای آتی (Prospective Operators) صلاحیت لازم برای موقعیت شغلی که برای آن آموزش دیده و کیفیت آنها نیز تایید شده است را دارند".

این مهم نیز نیازمند دستورالعمل مدون عملیاتی و KPI مناسب است.

  1. مدیریت تغییر (Management of Change (MOC)):

 

" عنصر مدیریت تغییر در اطمینان از اینکه تغییرات فرایند، ناخواسته تولید خطر جدید نکرده و یا ریسک مخاطرات موجود را افزایش ندهد، کمک می کند".

این عنصر نیازمند تعریف فرایندهای دارای امضا مانند مجوز کار(Permit to Work) کع افراد واجد صلاحیت آنرا امضا می نمایند می باشد. از این رو نیازمند دستورالعمل عملیاتی مدون و پایش مستمر می باشد.

  1. آمادگی عملیاتی در ایمنی فرایند (Operational Readiness):

این عنصر معادل عنصر PSSR در مدل OSHA می باشد. و " بر اطمینان یافتن از راه اندازی ایمن فرایند در طول چرخه عمر تاسیسات  تاکید دارد". این عنصر هم بر راه اندازی ایمن فرایندهای موجود و هم فرایندهای جدید و یا مواردی که به دلایلی مانند تعمیرات اساسی مدتی از سرویس خارج بوده اند تمرکز دارد.

برای تحقق این الزام، تدوین چک لیست های عملیاتی، دستورالعمل های مدون و فرایند مناسب شناسایی مخاطرات و ارزیابی ریسک ضرورت دارد.

در اجرای این المان از سایر المان ها نیز ورودی دریافت می شود.

  1. راهبری عملیات (Conduct of Operations):

" عنصر راهبری عملیات بر اطمینان یافتن از دیسیپلین عملیاتی کافی در تمام مناطق و تمام سطوح سازمانی جهت اطمینان از ایمنی و عالی انجام دادن عملیات (Operational Excellence) متمرکز است".

شاید مهمترین علت تخصیص یک عنصر از مدل به راهبری عملیات این است که تبعیت از دستورالعمل ها و رویه ها به تنهایی تضمین کننده ایمنی نخواهد بود بلکه انجام فعالیت ها به صورت عالی و با اشتیاق کامل مورد نیاز است که این اشتیاق ارتباط بسیار تنگاتنگی با فرهنگ ایمنی فرایند سازمان(عنصر اول) دارد.

  1. مدیریت (شرایط) اضطراری: (Emergency Management):

همانگونه که در مقدمه بخش اول این نوشتار عنوان شد، حوادث فرایندی حوادثی با احتمال وقوع کم و شدت بسیار بالا می باشند از این رو پتانسیل ایجاد شرایط اضطراری در صنایع فرایندی وجود دارد. تمامی 15 المانی که تاکنون در مدل امده است به منظور پیشگیری از ایجاد حادثه و شرایط اضطراری پیش بینی شده اند اما در این المان هدف مدیریت شرایط اضطراری خواهد بود.

مدیریت شرایط اضطراری بر مقابله و کنترل موارد برنامه ریزی نشده(Unplanned) متمرکز است. از این رو نیازند تدوین دستورالعمل های عملیاتی به منظور شناسایی کانون های شرایط اضطراری و سناریوهای احتمالی به همراه سازماندهی(Arrangement) لازم برای واکنش می باشد.

تیم های عملیاتی واکنش در شرایط اضطراری بایستی از آمادگی لازم برخوردار باشند و سطح آمادگی ایشان مطابق با سناریوهای متناسب با ریسک های فرایند به صورت دوره ای ارزیابی شوند.

این بند ارتباط تنگاتنگی با عناصری مانند مدیریت دانش فرایند، HIRA، فهم خطر و ریسک دارد و با سایر بندها مانند صلاحیت، آموزش، مدیریت پیمانکاران، یکپارچگی مکانیکی نیز کاملا یکپارچه می باشد.

 

پایان بخش دوم