مقدمه ای بر مدیریت ایمنی فرایند  CCPS بخش اول

دانش ایمنی و سیستم های مدیریت ایمنی حوزه ای دینامیک بوده که بر پایه چرخه PDCA و شناسایی فرصت ها و نقاط بهبود بایستی عملکرد خود را به صورت مستمر بهبود بخشد. با مطالعه ی در فرایند تغییر استانداردها و الزامات استانداردی و قانونی حوزه HSE می توان این مورد را مشاهده نمود که مدل های مدیریتی از انطباق بر استانداردهای اجرایی خاص، به سیستم های استاندارد و سپس مدل های بر پایه ریسک (Risk Based) دگردیسی داشته است. مدل های PSM نیز در دسته مدل های مدیریت ایمنی فرایند- مبتنی بر ریسک قرار می گیرد.

تعریف PSM:

"به کارگیری روش های مدیریتی برای شناسایی، درک و کنترل مخاطرات فرایند با هدف جلوگیری از جراحات و رویدادهای فرایندی می باشد".

در این تعریف بر کلمه فرایند تاکید زیادی می شود و منظور از آن "هر گونه فعالیتی شامل به کارگیری، انبارش، تولید، نگهداری، جابجایی و ترکیب موارد فوق، در رابطه با مواد شیمیایی با خطر بالا (HHC) می باشد".

بایستی به این مهم توجه داشت که مخاطرات پمپ ها، خطوط لوله، ولوها، مخازن، تانک ها، کمپرسورها و... در این دسته قرار می گیرد. و ریسک های فرایندی دارای 2 خصوصیت مهم احتمال وقوع کم اما شدت بسیار بالا نیز می باشند و این مورد در کنار سایر عوامل، لزوم اعمال کنترل های عملیاتی ایمنی را مضاعف می نماید.

مدل PSM مرکز ایمنی فرایندهای شیمیایی (CCPS)

مدل مدیریت ایمنی فرایند مورد اشاره در این نوشتار، مدل مربوط به مرکز ایمنی فرایندهای شیمیایی (CCPS) آمریکا می باشد که جدیدترین مدل این حوزه می باشد.

مدل PSM مرکز ایمنی فرایندهای شیمیایی (CCPS) دارای 4 پیلار و 20 ستون می باشد و شکل کلی این مدل دارای  به صورت زیر می باشد:

هر کدام از این عناوین نیازمند شاخص های کلیدی عملکرد(KPI) قابل اندازه گیری مناسب جهت پایش و ارزیابی عملکرد می باشد.

 

 

 

 

 

پیلار اول: تعهد به ایمنی فرایند:

این پیلار مشتمل بر 5 عنصر می باشد.:

  1. فرهنگ ایمنی فرایند

"این مهم مجموعه ارزشها، رفتارها و هنجارهای مشترکی است که در همه سطوح سازمانی می تواند عملکرد ایمنی را تحت تاثیر قرار دهد." مشارکت کارکنان در حوزه ایمنی، نشریات، اعلامیه هاف آموزش ها، پوسترها و بنرها و مهم تر از همه وضعیت ظاهری محیط کار و پرسنل از منظر رعایت اصول حفاظتی ایمنی می تواند از مصادیق این حوزه باشد که برای هر کدام می توان شاخص های مناسب قابل اندازه گیری تعریف نمود.

 

  1. انطباق با استانداردها

با اینکه مدل های قبلی مدیریت ایمنی مدل هایی استاندارد محور (Standard Based) بوده اند و در طول زمان بر اثر دلایل متعددی از جمله نتایج تحلیل حوادث، به مدل های کامل تر ریسک محور دگردیسی داشته است، اما همچنان انطباق با استانداردها از موارد مهم مورد تاکید سیستم مدیریت ایمنی فرایند می باشد که در دسته تعهد به ایمنی فرایند جای داده شده است.

از این رو سازمان متعهد به مدیریت ایمنی فرایند بایستی ضمن شناسایی، جمع آوری، به روزآوری مستمر و ابلاغ استانداردها، فرایندها و مکانیزم های لازم برای دسترسی پرسنل به این استانداردها را نیز پیش بینی نماید.

 

  1. صلاحیت/ شایستگی ایمنی فرایند

عنصر مهم دیگر در دسته تعهد به ایمنی فرایند، اطمینان از صلاحیت ایمنی فرایند سازمان می باشد. آموزش و توجیه پرسنل بر پایه نگرشی سیستماتیک مبتنی بر نیازسنجی آموطشی کارشناسی را می توان به عنوان هسته این عنصر نام برد. سازمان ها بایستی ضمن فراهم نمودن اموزش ها و اطلاعات مورد نیاز پرسنل در حوزه مسئولیت ها، وظایف و نقش های ایشان و نیز ریسک ها و کنترل های مرتبط با فعالیت، از سطح مناسب دانش ایمنی فرایند در کل ساطمان اطمینان حاصل نماید.

  1. مشارکت کارکنان

تعهد سازمان به مدیریت ایمنی فرایند در واقع مستلزم تعهد تمامی پرسنل از مدیریت ارشد تا پرسنل عملیاتی و صف سازمان به این مهم می باشد و ایجاد و جلب توجه ایشان مستلزم مشارکت فعال پرسنل در فرایند مدیریت ایمنی می باشد. این موضوع از این منظر که تمامی افراد پتانسیل ایجاد حادثه و ریسک را دارند نیز اهمیت بسیار خواهد داشت. ایجاد مکانیزم های تشویقی، برنامه های آموزشی جذاب، تورهای ایمنی با حضور مدیران ارشد و کارگران، ایجاد گزارش شبه حوادث و ریسک های کار کارگران و پیگیری به منظور ایمن سازی محیط کار ایشان و متعاقب آن ارائه گزارش بازخورد به کارکنان از موارد مهمی است که می تواند در ایجاد مشارکت کارکنان نقش داشته باشد. هر کدام از این موارد متناشب با بافت سازمان بایستی با شاخص های عملکردی قابل اندازه گیری پایش و مدیریت گردد.

 

  1. مشارکت دینفعان

ذینفعان در واقع تمامی افراد حقیقی و حقوقی است که دارای منافع مشترک با سازمان می باشد. کارکنان، مدیران، کارفرما، مشتریان، موسسات بیمه ای، پیمانکاران، سایت های کاری مجاور، مراجع محلی، منطقه ای و... در دسته ذینفان قرار می گیرد. مشارکت ایشان در تمامی سطوح و تمامی زمان کار سازمان عنصری تعیین کننده در تعهد سازمان خواهد بود.

 

پیلار دوم: فهم مخاطرات و ریسک ها

این پیلار عنصر را شامل می شود:

  1. مدیریت دانش فرایند

اطلاعات مرتبط با مواد شیمیایی، تکنولوژی ها و تجهیزات فرایندی و... اهمیت بسیار بالایی در فهم مخاطرات و ریسک ها دارد. در واقع این اطلاعات نقاط بهینه عملکردی را نشان می دهند و عدم انطباق های عملیاتی احتمالی را با مقایسه عملکرد واقعی با این مستندات و اطلاعات می توان دریافت نمود. در این خصوص بایستی کلیه اطلاعات فرایندهای شیمیایی از قبیب شناسه ایمنی ماده شیمیایی(MSDS)، راهنماها و کتابچه های تجهیزاتی، اطلاعات ترمودینامیکی مانند دما، فشار و... فرایند به صورت مکتوب موجود بوده و با تعریف فرایندهای موثر از دسترسی کارکنان و خصوصا پرسنل مرتبط به آنها اطمینان حاصل نمود. مدیریت دانش فرایند به عنوان مقدمه شناسایی مخاطرات و ریسک ها( بند بعد) خواهد بود.

باید اطمینان حاصل نمود که اطلاعات و دانش موجود در خصوص ریسک ها و مخاطرات به روز بوده و متناسب با فعالیت های واقعی سازمان می باشد.

 

  1. شناسایی مخاطرات و تحلیل ریسکها

شناسایی مخاطرات و تحلیل ریسکها(Hazard Identification and Risk Analysis- HIRA) عنصر کلیدی و مغز سیستم مدیریت ایمنی فرایند می باشد. این مهم روشی تحلیلی است که بایستی در تمامی طول عمر چرخه محصول انجام شود. بنابراین خاصیتی کاملا پویا دارد. پیش نیاز اساسی این مرحله، عنصر قبل ( مدیریت دانش فرایند) می باشد. به عبارت دیگر ریسک ها و مخاطرات بر پایه دانش مرتبط با فرایند شناسایی و تحلیل می شود.ابزارها و تکنیک های مختلفی برای شناسایی و تحلیل مخاطرات و ریسک ها وجود دارد که متناسب با ماهیت فرایند و نیازهای سازمان باید از یک یا چند روش استفاده نمود. باید توجه داشت که به هیچ وجه یک روش به تنهایی قادر با پاسخگویی به نیازهای سازمان نیست.

این مهم نیز نیازمند هدف گذاری و تعیین kpi مناسب برای پایش و ارزیابی تحقق می باشد که باید برنامه ریزی و انجام شود. مجددا تاکید می شود که شناسایی مخاطرات و تحلیل ریسک ها وزن بسیار بالایی در این مدل دراد.

 

پایان بخش اول